سیلکا    (سیستم یکپارچه لازمه کار)

سیلکا (سیستم یکپارچه لازمه کار)

(Integrated system required for work) Silka
سیلکا    (سیستم یکپارچه لازمه کار)

سیلکا (سیستم یکپارچه لازمه کار)

(Integrated system required for work) Silka

دانلود بررسی تعیین تأثیر مهارتهای زندگی بر میزان اجتماعی شدن


بررسی تعیین تأثیر مهارتهای زندگی بر میزان اجتماعی شدن

بررسی تعیین تأثیر مهارتهای زندگی بر میزان اجتماعی شدن

دانلود بررسی تعیین تأثیر مهارتهای زندگی بر میزان اجتماعی شدن

بررسی تعیین تأثیر مهارتهای زندگی بر میزان اجتماعی شدن
پایان نامه بررسی تعیین تأثیر مهارتهای زندگی بر میزان اجتماعی شدن
تعیین تأثیر مهارتهای زندگی بر میزان اجتماعی شدن
بررسی تعیین تأثیر مهارتهای زندگی 
 میزان اجتماعی شدن
دسته بندی علوم انسانی
فرمت فایل docx
حجم فایل 293 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 89

بررسی تعیین تأثیر مهارتهای زندگی بر میزان اجتماعی شدن داری 89 صفحه وبا فرمت ورد وقابل ویرایش می باشد

 

 

 

1-1- مقدمه

زندگی اجتماعی دارای شاخص ها و نمادهایی است. بدون شناخت نمادهای اجتماعی، نمی­توان در اجتماع زیست. در واقع، مقدمه­ی زندگی اجتماعی، «اجتماعی شدن» است (). اگرچه در مطالعات روانشناسی بررسی فرایند اجتماعی شدن در اروپا و آمریکا موضوعی مهم تلقی شده است، اما تصویر بر این است که این موضوع برای تمام جوامع بشری مصداق دارد. واقعیت این است که انسان­ها در فرهنگ­های متفاوتی زندگی می­کنند، اما تفاوت­های ظریفی در شیوه­های شکل­دهی رفتار در افراد کم سن و سال و در فرهنگ­های مختلف وجود دارد. فرهنگ­ها بر دو گروه­ هستند : جمعی و فردی. بیشتر فرهنگ­های جمعی (مانند چین و ژاپن) تاکیدشان بر گروه­ها و تیم­ها است، اما فرهنگ­های فردی (مانند اروپا و آمریکای شمالی) بیشتر بر فرد تاکید دارند ( امیرتاش و نعمتی، 1391).

از بعد جامعه ایده­آل و آینده جامعه کنونی، اجتماعی شدن افراد نقش کلیدی در امر عمل به ارزش­ها، هنجارها و نقش­های اجتماعی آینده دارد و حتی نوع و کیفیت ارزش­های اساسی در آینده به مقدار زیادی تابع ارزش­هایی است که در حال حاضر در جامعه وجود داشته و افراد به آن وسیله اجتماعی می­شوند. حال این سوال مطرح می­شود که می­خواهیم افراد جامعه در آینده چه خصوصیاتی از نظر شخصیتی و رفتاری داشته باشند؟ آیا می­خواهیم افرادی وابسته، ناسازگار، ترسو، خجالتی، خودخواه و ناامید داشته باشیم؟ یا افرادی با روحیه فداکاری قوی، شجاع، امیدوار و مستقل و پایبندبه ارزش­ها و هنجارها؟ پاسخ به این سوال و سوالاتی مشابه به آن در امر اجتماعی کردن نهفته است (همان منبع). فرآیندهای اجتماعی شدن بر پایه­ی فرآیندهای گوناگون از تعامل اجتماعی استوار است که کودک به آن­ها خو می­گیرد و از رهگذر این فرآیندها، شیوه­ها و هنجارهای رفتار و ارزش­های شناخته­شده و پذیرفته شده در گروه و سپس جامعه خود را کسب می­کند تا بتواند با اعضای آن بر طبق هنجارها و نظام­هایش به راحتی تعامل و همزیستی کند (خلجی و آقاپور، 1388، 79).

همه افراد زمانی که متولد می­شوند، بالقوه استعداد آن را دارند که هر نوع رفتاری را یاد بگیرند اما به تدریج، رفتار واقعی آن­ها به حدود معینی محدود می­شود که با موازین و هنجارهای جامعه و گروه هماهنگی داشته باشد این جریان شگرف را اجتماعی شدن می­نامند. اجتماعی شدن، فرایند اخذ هنجارها، ارزش­ها و اعتقادات اجتماعی از جامعه است. ادواردز جامعه­شناس معروف ورزشی در تعریف اجتماعی شدن می­گوید : فرایندی که به وسیله آن یک شخص عضو گروه یا جامعه می­شود و محتویات فرهنگی غالب و شیوه­های رفتاری مورد قبول را یاد می­گیرد. اجتماعی شدن یک فرایند فعال یادگیری توسعه اجتماعی است که هنگام تعامل با دیگران اتفاق می­افتد و باعث آشنایی ما با جهان اجتماعی که در آن زندگی می­کنیم می­گردد و این مستلزم شکل­گیری ایده­هایی درباره اینکه ما که هستیم و چرا زندگی ما مهم است می­باشد (کوکلی، 2007، 23). عوامل بسیاری در اجتماعی شدن نقش دارند که از جمله آنها می­توان به خانواده، گروه همسالان و جامعه اشاره کرد.

 

1-2- بیان مسأله

موریس ایس الیاس از دانشگاه راجرز در کتاب تصمیم گیریهای اجتماعی و رشد مهارتهای زندگی می گوید: «مهارتهای زندگی یعنی ایجاد روابط بین فردی مناسب و مؤثر، انجام مسؤلیتهای اجتماعی، انجام تصمیم گیریهای صحیح و حل تعارضات و کشمکشها بدون توسل به اعمالی که به خود یا دیگران صدمه بزند.»

در نظریه یادگیری اجتماعی بندورا، یادگیری فرایندی فعال و مبتنی بر تجربه محیطی است و به همین جهت کودکان و افراد در جریان یادگیری و آموزش فعالانه به امر یادگیری مهارتهای زندگی و تعامل با محیط می پردازند. بنابراین در این نوع آموزش از روشهایی که شرکت فعال افراد را در امر آموزش مهارتهای اجتماعی و ارتباطات فردی و میان فردی تسهیل می بخشد استفاده می شود.

در نظریه اریکسون نیز فرد در هر مرحله از زندگی با بحرانی روبرو گشته که با حل این بحران روانی ـ اجتماعی به مرحله بعد سوق می یابد و داشتن مهارتهای اجتماعی در زندگی به فرد در حل بهتر و سلامت روانی ـ اجتماعی وی کمک فراوانی می نماید و در آموزش جلسات گروهی به افراد آموزش داده می شود تا در حل بحرانهای مختلف زندگی موفقیت بیشتری داشته باشند و در حل و فصل بحرانها و مسائل قبلی و فعلی خویش توفیق یابند.

یونیسف (2003) در آخرین طبقه­بندی، از مهارت­های زندگی، سه طبقه­ی کلی همراه با زیر طبقات آن­را به شرح زیر ارایه کرده است :

1) ارتباط و روابط میان فردی که شامل مهارت­های روابط میان­فردی، مهارت مذاکره و نه گفتن، همدلی، مشارکت و کار گروهی و مهارت طرفداری کردن است؛ 2) مهارت تصمیم­گیری و تفکر انتقادی که شامل مهارت­های حل مشکل و تصمیم­گیری، مهارت تفکر انتقادی است و 3) مهارت مقابله و مدیریت شخصی که شامل مهارت­هایی برای افزایش منبع کنترل، مهارت­های مدیریت احساسات و مهارت مدیریت استرس است.

هدف از آموزش مهارت­های زندگی، افزایش توانایی­های روانی، اجتماعی و در نهایت پیشگیری از ایجاد رفتارهای آسیب­زننده و ارتقای سطح سلامت روان است. انتظار می­رود که هر فرد پس از دریافت آموزش مهارت­های زندگی، به توانایی­هایی از جمله کسب خودآگاهی، عزت نفس، برقراری ارتباط با دیگران، توانایی همکاری، توانایی کنار آمدن با احساسات و فشارهای روحی، توانایی ابراز آرزوها و امیدها، دست یابد (سپاه­منصور، 1386).

امروزه علیرغم تغییرات عمیق فرهنگی و تغییر در شیوه­های زندگی، بسیاری از افراد در رویارویی با چالش­های زندگی فاقد توانایی لازم و اساسی هستند و همین امر آن­ها را در برخورد با مسائل و دشواری­های زندگی روزمره و مقتضیات آن آسیب­پذیر کرده است (داردن و گازاد[1]، 1996). برای رویارویی با این مشکلات دستیابی به توانمندی­ها و مهارت­های زندگی ضروری است. یادگیری مهارت­های زندگی، فرد را بر رویارویی و مواجهه موثر با چالش­ها و نیز غلبه بر تنش­ها و مشکلات پیش رو در زندگی آماده می­کند.

از مهارت­های زندگی تعاریف متعددی به عمل آمده است. به نظر استنتن[2] و همکاران (1980) مهارت­های زندگی بر توانمندی­های عملی و موفقیت تاکید دارند و از تحلیل نیازها و خواسته­های اجتماعی و الزامات زندگی روزمره استخراج می­شوند که برخی از آن­ها به ارتباط افراد با همدیگر و برخی به کارهای روزمره مربوط می­شوند. چون[3] (1990)، مهارت­های زندگی را شامل طیف وسیعی از دانش و تعامل بین فردی می­داند که برای زندگی بزرگسالی اساسی است. پیت­من[4] (1991)، مهارت­های زندگی را به عنوان توانایی­ها، دانش­ها و رفتارهایی تعریف کرده است که برای احساس شادمانی و موفقیت در زندگی آموخته می­شوند. این مهارت­ها انسان را قادر می­سازند تا با موقعیت­های زندگی سازگاری یابند و بر آن­ها تسلط داشته باشند. از طریق رشد این مهارت­ها افراد می­توانند به راحتی با دیگران زندگی کنند، احساس خود را با امنیت خاطر بیان کنند و زندگی را دوست داشته باشند. سایر صاحب­نظران نیز تعاریف مشابهی از مهارت­های زندگی ارایه کرده­اند (داردن و گازاد، 1996؛ پیک­لسمیر[5] و همکاران، 1998، چین­نر، 1999).

انسان موجودی است اجتماعی و اجتماعی زندگی کردن اسباب و لازمه هایی دارد که این حیوان ناطق باید از نوزادی این اسباب را یاد بگیرد تا بتواند خود را در جامعه ای که زندگی می کند، تطبیق دهد. این اجتماعی شدن به تعریف صاحب­نظران یعنی درونی کردن و هم وفق شدن با هنجارها و ارزشهای موجود در جامعه، یعنی اینکه نوزاد آدم با گذشت زمان یاد می­گیرد که چگونه کارهای روزانه خود را انجام دهد (سپاه­منصور، 1386).  اجتماعی شدن یعنی این که  فرد خود را بشناسد و به مفهوم خود برسد . انسان با تعامل با محیط و جامعه میتواند اجتماعی شود یعنی بهتر بگوییم برای اجتماعی شدن و رسید­ن به خود نیاز به تعامل بیشتر با محیط

 اطراف و روابط با جامعه دارد که بتواند یک شخصیت خوب و جا افتاده شکل دهد (همان منبع) .



[1]  Darden and Gazad .

[2] .Sranton et al

[3]. Joan

[4]. Pittman

[5]. Picklesimer

دانلود بررسی تعیین تأثیر مهارتهای زندگی بر میزان اجتماعی شدن